روایت تکامل انسان در شش پرده
انقلاب شناختی – جرقه آگاهی در تاریکی طبیعت
صد هزار سال پیش، گونهای از انسان بهنام هومو ساپینس توانست زبان را نه فقط برای اشاره، بلکه برای ساختن افسانهها به کار گیرد. این افسانهها تبدیل به چسبی شدند که گروههای بزرگ انسانی را متحد میکردند. از اینجا بود که دروغ شیرینی بهنام "واقعیت مشترک" متولد شد.
انقلاب کشاورزی – فریب بزرگ گندم
با آغاز کشاورزی، انسان از آزادی کوچنشینی به قید و بند زمین گرفتار شد. گندم، که بهظاهر در خدمت انسان بود، در واقع انسان را به خدمت خود درآورد. دهقانان کار بیشتری میکردند، غذای یکنواختتری میخوردند و عمر کوتاهتری داشتند، اما جمعیت افزایش یافت.
ساخت امپراتوریها – نظم دروغین اما قدرتمند
با رشد جمعیت و ثروت، نیاز به نظم ایجاد شد. امپراتوریها با اتکا به اسناد، قوانین و اسطورهها شکل گرفتند. ادیان جهانی و نظامهای حقوقی پا به میدان گذاشتند و مفاهیمی چون عدالت، افتخار و وظیفه را از دل اسطورهها ساختند.
پول، مذهب، حقوق – خیالاتی که جهان را شکل دادند
هراری نشان میدهد که پول، حقوق بشر، و حتی ملت، بر پایهی توافقهای ذهنی استوارند. این پدیدهها، خیالات جمعیاند که فقط تا زمانی کار میکنند که اکثریت به آنها باور دارند.
انقلاب علمی – پذیرش نادانی، آغاز قدرت
علم زمانی متولد شد که بشر پذیرفت نمیداند. این پذیرش، نیروی محرکهای شد برای پرسشهای بیپایان. علم با اقتصاد و سیاست آمیخته شد و قدرت را از کشیشان و شاهان گرفت و به دانشمندان و سرمایهداران داد.
آیندهای که از آن ما نیست – انسان، خدای نوین؟
در پایان، هراری هشدار میدهد که با مهندسی ژنتیک، هوش مصنوعی و طراحی هوشمند، بشر در آستانه تبدیلشدن به "هومو دئوس" است؛ اما آیا این مسیر، خوشبختی به ارمغان خواهد آورد یا بحران معنای وجود؟