رمان زمین (La Terre) اثر امیل زولا، منتشرشده در سال 1887، یکی از آثار برجسته مجموعه روگن-ماکار است که زندگی دهقانان فرانسوی در منطقه بوسی (Beauce) را با سبک ناتورالیستی به تصویر میکشد. داستان بر خانواده فوآن متمرکز است و مضامین طمع، نزاع خانوادگی، و ارتباط عمیق انسان با زمین را بررسی میکند. در زیر خلاصهای جامع از داستان در بیش از 20 خط ارائه شده است:
لوئی فوآن، پیرمرد دهقانی که زمینهایش را بین سه فرزندش - فانی (متأهل با دلوم)، بوتو، و هیزوس کریست - تقسیم کرده، محور داستان است. او امیدوار است با این تقسیم، آرامش خانوادگی را حفظ کند، اما طمع و رقابت بین فرزندانش منجر به تنشهای شدید میشود. زمین، که برای دهقانان نماد حیات و ثروت است، به جای وحدت، به منشأ نزاع تبدیل میشود. فوآن به دلیل کهولت سن و ناتوانی، مورد بیاحترامی فرزندانش قرار میگیرد و حتی از نیازهای اولیه محروم میشود.
ژان کورپای، شخصیت محوری دیگر، یک سرباز سابق است که به روستا آمده و به عنوان کارگر در مزرعه مشغول میشود. او عاشق لیز، دختر فانی، میشود، اما روابط پیچیده خانوادگی و رقابتهای ارثی مانع عشقشان میگردد. در کنار این، بوتو، برادر خشن و الکلی لیز، با فرانسواز، خواهر کوچکتر لیز، درگیریهای شدیدی دارد. روابط خانوادگی در رمان پر از حسادت، خیانت، و حتی خشونت است. زولا با توصیفات صریح، زندگی سخت روستایی، فقر، و غرایز انسانی را به نمایش میگذارد.
داستان همچنین به روابط جنسی، فساد اخلاقی، و کشمکشهای نسلها میپردازد. برای مثال، عمو سوسور، یکی از خویشاوندان، نمایانگر فساد و هرجومرج اخلاقی است. زولا از زمین به عنوان استعارهای برای چرخه زندگی و مرگ استفاده میکند، جایی که انسانها برای بقا و مالکیت با یکدیگر و طبیعت در جدالاند. در پایان، تراژدیهای متعددی رخ میدهد: مرگ، خیانت، و ویرانی خانواده فوآن، که نشاندهنده فروپاشی ارزشهای سنتی در برابر طمع و خودخواهی است.
رمان با توصیف دقیق جزئیات زندگی روستایی، از کشاورزی تا عادات روزمره، خواننده را در دنیای خشن اما واقعی قرن نوزدهم فرانسه غرق میکند. زولا با ناتورالیسم خود، نه تنها داستان یک خانواده، بلکه تصویری گسترده از جامعهای در حال تحول را ارائه میدهد. این رمان به دلیل صراحت در توصیفات و نقد اجتماعی، در زمان انتشار جنجالبرانگیز شد، اما همچنان یکی از شاهکارهای ادبیات فرانسه محسوب میشود.