رمان «سمفونی مردگان» اثر عباس معروفی

 تراژدی خاموش در خانه‌ی اردیبهشت

۱. آیدین، شاعر تبعیدی در خانه‌ای بی‌عشق

آیدین، پسر متفاوت خانواده‌ی اورخانی‌ها، روحی شاعرانه دارد و در آرزوی آزادی فکر و کلمه می‌سوزد. پدر سنت‌گرایش، صدای او را نمی‌شنود و برادرش اورهان، سایه‌ای است سنگین بر بال‌های خیال او. آیدین هرچه می‌کوشد که درک شود، بیشتر به انزوا رانده می‌شود. خانه‌ای که باید مأمن باشد، بدل به زندانی پر از سوءتفاهم، حسد و خاموشی می‌گردد.

در این محیط، تفاوت، گناهی نابخشودنی است. آیدین با ادبیات به نبرد بی‌رحمی زندگی می‌رود. اما در پایان، چه کسی برنده است؟


۲. اورهان؛ رنجور از حسد، تشنه‌ی سلطه

اورهان که در سایه‌ی برادرش بزرگ شده، عقده‌ها را در سکوت انباشته و عقده‌ی دیده شدن دارد. او که از بی‌عدالتی در مهر پدر رنج می‌برد، کم‌کم به ابزار اجرای استبداد بدل می‌شود. خشونتش ابتدا پنهان است، اما با قدرت گرفتن، بیرون می‌ریزد. او نه فقط برادرش را، که مادر و خواهرش را هم قربانی جاه‌طلبی‌اش می‌کند. شخصیت اورهان، نمود یک ذهن سرکوب‌شده و بیمار است. مردی که هیچ‌گاه دوست نداشت، اما همیشه می‌خواست تصاحب کند. او نماد سقوط درون خانواده است.


۳. پدر؛ مردی اسیر سنت و قدرت

پدر خانواده، تاجر خشک‌مغزی‌ست که فقط زبان سود و زیان را می‌فهمد. هیچ‌گاه نمی‌تواند میان دو پسرش تعادلی برقرار کند. با نگاهی بسته و دگم، مسیر زندگی فرزندانش را تعیین می‌کند. فرزند حرف‌شنو را برمی‌کشد و آزاده را خرد می‌کند. در جهان پدر، ادبیات و شعر، بی‌مصرف‌اند. او به‌ظاهر ستون خانه است، اما در واقع، بانی فروپاشی آن می‌شود. ناتوانی‌اش در درک انسانیت، خانه را به گورستان تبدیل می‌کند.


۴. مادر و آیدا؛ صداهای خاموش زنانه

مادر، زنی خاموش و مطیع است که میان همسر و فرزندانش از هم پاشیده است. او قدرت دخالت ندارد، حتی زمانی که فرزندانش قربانی می‌شوند. آیدا، خواهر خانواده، بین ترس و امید سرگردان است. او نیز در پایان، قربانی تعصبات مردانه و سکوت‌های مادرانه می‌شود. زنان در این رمان، بی‌صدا ولی پررنگ‌اند. آنان رنج را می‌فهمند اما مجال بروز ندارند. سکوت‌شان، هم نشانه‌ی ضعف است و هم نشانه‌ی دردِ بی‌انتها.


۵. روایت غیرخطی؛ شکستن زمان برای ساختن حس

معروفی با انتخاب روایت غیرخطی، عمق رنج را چند برابر می‌کند. ما سرنوشت شخصیت‌ها را از همان ابتدا می‌دانیم، اما مسیر رسیدن به آن فاجعه را آهسته و تکه‌تکه دنبال می‌کنیم. این تکنیک باعث می‌شود ضربه‌های روانی عمیق‌تر شوند. گویی موسیقی‌ای تلخ در پس‌زمینه در جریان است. گذشته، حال و آینده در هم تنیده‌اند تا فاجعه را ملموس‌تر کنند. همین ساختار است که «سمفونی مردگان» را خاص و تأثیرگذار می‌سازد.


۶. سمفونی مردگان؛ مرثیه‌ای برای انسان معاصر

این رمان، مرثیه‌ای است برای انسان‌هایی که نمی‌توانند در جهانی بی‌گفت‌وگو، خود را ابراز کنند. خانه‌ی اورخانی‌ها نماد جامعه‌ای است که در آن تفاوت سرکوب می‌شود. مرگ آیدین، مرگ رؤیاست. زنده‌مانی اورهان، بقا به قیمت خشونت است. رمان در نهایت، ما را با پرسش‌هایی درباره خانواده، آزادی، و مرگ تنها می‌گذارد.

آیا می‌توان در خانه‌ای که از درون می‌پوسد، زنده ماند؟ یا تنها راه رهایی، مرگ است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد