۱. جان والجان؛ داستان رستگاری و تحول
جان والجان، شخصیت اصلی رمان، مردی است که در آغاز داستان بهخاطر سرقت نان برای خانوادهاش به زندان میافتد. بعد از آزادی، با وجود تلاش برای زندگی شرافتمندانه، همواره در برابر جامعه و قانون قرار میگیرد. اما او از طریق عشق، فداکاری و رستگاری به تحولی عظیم دست مییابد. داستان جان والجان نمایانگر قدرت تغییر و اصلاح شخصیت انسانها است.
۲. ژاور؛ نماینده عدالت و تعصب
ژاور، مأمور پلیس که همواره در تعقیب جان والجان است، نماد بیرحمی و تعصب در قبال قانون است. او بهدنبال اجرای بدون استثنای عدالت است و به نظر میرسد که هیچگاه قادر به درک پیچیدگیهای انسانی و شرایط فردی نیست. تضاد میان جان والجان و ژاور یکی از مسائل اساسی در داستان است؛ یکی از آنها به دنبال رستگاری است و دیگری فقط به دنبال مجازات. این دو شخصیت در نهایت بهطور نمادین به یکی از بزرگترین تضادهای انسانی میپردازند: خیر و شر، بخشش و انتقام.
۳. فانتین؛ قربانی فقر و تبعیض اجتماعی
فانتین، مادر کوزت، دختری کوچک است که در طول داستان بهشدت مورد ظلم و بیرحمی جامعه قرار میگیرد. او به خاطر فقر مجبور به فروش موها و دندانهایش میشود و در نهایت در اثر بیماری و درماندگی میمیرد. فانتین نماد زنان آسیبدیده و بیپناه در جامعه است که به خاطر فقر و تبعیض اجتماعی، توان دفاع از خود را ندارند.
۴. کوزت؛ از فقر به خوشبختی
کوزت، دختر فانتین، در آغاز زندگی با سختیهای زیادی روبهرو است. او توسط تناردیهها، خانوادهای بیرحم و طماع، مورد ظلم قرار میگیرد. اما جان والجان، که در نقش پدرش قرار میگیرد، او را نجات میدهد و به زندگی جدیدی میبخشد. تحول کوزت از کودکی مظلوم به زن جوانی پرامید و عاشق، نشاندهنده قدرت محبت و فداکاری است که میتواند زندگی افراد را تغییر دهد.
۵. شخصیتهای تناردیه؛ نماد فساد و نیرنگ
تناردیهها خانوادهای فریبکار و ظالم هستند که با سوءاستفاده از وضعیت کوزت، پول زیادی بهدست میآورند. آنها شخصیتهایی کاملاً منفی و تهی از هرگونه اخلاق هستند. تناردیهها نماد فساد، طمع و بیرحمی در جامعه هستند و شخصیتهای فرعی کتاب بهطور مستقیم نشان میدهند که فساد اجتماعی و سوءاستفاده از قدرت میتواند موجب بیدادگریهای فراوان شود.
۶. مبارزههای اجتماعی و تحولات سیاسی
رمان «بینوایان» همچنین به مسائل سیاسی و اجتماعی فرانسه در قرن نوزدهم میپردازد. هوگو شرایط فقیرانه و بیعدالتیهای اجتماعی را بهوضوح نشان میدهد و نقدهایی به نظامهای اجتماعی و حکومتی وارد میکند. انقلاب فرانسه و قیامهای مردم علیه ظلم و فساد، جزئی از زمینههای اصلی رمان است. هوگو با استفاده از این تحولات، به خواننده یادآوری میکند که جامعه و نظامهای حکومتی باید مسئولیتپذیر و عادلانه باشند.
۷. عشق و فداکاری؛ محور رمان
در «بینوایان»، عشق بهعنوان نیرویی قدرتمند در تغییر سرنوشت افراد به تصویر کشیده میشود. از عشق جان والجان به کوزت گرفته تا عشق ماریوس به کوزت، همهی شخصیتها در جستجوی یک دنیای بهتر از طریق عشق و فداکاری هستند. این موضوع نشان میدهد که حتی در دنیای تاریک و بیرحم، عشق میتواند موجب روشنایی و تحول شود.
۸. پایان داستان و پیام نهایی
در پایان رمان، جان والجان پس از فداکاریهای فراوان و تحمل سختیها، به مرگ نزدیک میشود. در لحظات پایانی زندگیاش، او رستگار میشود و از گناهانی که در گذشته مرتکب شده بود، تبرئه میگردد. هوگو با پایان داستان به خواننده این پیام را میدهد که هیچچیز بهاندازه عشق و فداکاری قادر به تغییر یک انسان و نجات او از درک گناه نیست. او همچنین تأکید میکند که عدالت باید مبتنی بر انسانیت و بخشش باشد.