۱. اشدون: خانهای میان خواب و بیداری
اشدون، عمارتی قدیمی بر لبهٔ صخرههای ساحلی انگلستان، در دههٔ ۱۹۸۰ خوابگاه دانشجویی و در دههٔ ۱۹۹۰ به کلینیکی برای درمان اختلالات خواب تبدیل میشود. این مکان، نقطهٔ اتصال شخصیتها و بستر اصلی روایت است.
۲. سارا: مرز مبهم رؤیا و واقعیت
سارا، دختری مبتلا به نارکولپسی، رؤیاهایی چنان واقعی میبیند که نمیتواند آنها را از واقعیت تمییز دهد. این ویژگی، زندگی و روابطش را تحت تأثیر قرار میدهد و باعث سوءتفاهمهایی میشود.
۳. رابرت: عشقی یکطرفه و نافرجام
رابرت، دانشجویی که به سارا علاقهمند است، بهدلیل درک نادرست از وضعیت سارا، دچار عشق یکطرفهای میشود که زندگیاش را برای همیشه تغییر میدهد.
۴. تری: بیخوابی و وسواس سینمایی
تری، منتقد فیلمی است که از بیخوابی رنج میبرد و شبها را با تماشای فیلم میگذراند. او خواب را همچون فیلمی میبیند و زندگیاش تحت تأثیر دنیای سینماست.
۵. دکتر گرگوری دادن: خواب بهمثابه بیماری
دکتر دادن، پزشکی است که خواب را بیماریای میداند که باید ریشهکن شود. او کلینیک خواب اشدون را اداره میکند و دیدگاههای افراطیاش، داستان را به سمت تاریکی میبرد.
۶. بازگشت به اشدون: مواجهه با گذشته
پس از گذشت یک دهه، شخصیتها بار دیگر در اشدون گرد هم میآیند. این بازگشت، فرصتی برای مواجهه با گذشته، اختلالات شخصی و تلاش برای درک بهتر خود و دیگران است.