کتاب «هیجانات چگونه ساخته میشوند: حیات اسرارآمیز مغز» نوشتهی لیزا فلدمن برت، یکی از مهمترین آثار در روانشناسی و علوم اعصاب معاصر است که دیدگاهی نو و چالشبرانگیز دربارهی منشأ هیجانات ارائه میدهد. برخلاف باور رایج که هیجانات را واکنشهای خودکار و جهانی میداند، برت نشان میدهد که هیجانات «ساخته» میشوند—یعنی محصولی هستند از تفسیر مغز از دادههای بدنی و محیطی، بر پایهی تجربیات گذشته و مفاهیم فرهنگی.
1. هیجانات ذاتی نیستند، ساخته میشوند
برت با رد نظریهی سنتی هیجانات پایهای (مثل خشم، ترس، شادی) میگوید که هیجانها واکنشهای ازپیشبرنامهریزیشدهی مغز نیستند، بلکه بر اساس پیشبینیها و یادگیریهای گذشته در لحظه ساخته میشوند. این رویکرد دید ما به احساسات انسانی را کاملاً دگرگون میکند.
2. مغز، یک پیشبینیگر ماهر است
به گفتهی برت، مغز بهجای واکنش صرف به رویدادها، دائماً در حال پیشبینی آینده است. این پیشبینیها بر اساس تجربیات قبلی شکل میگیرند و بدن و رفتار ما را برای پاسخ آماده میکنند—حتی پیش از آنکه اتفاقی بیفتد. هیجان، نتیجهی تفسیر این پیشبینیهاست.
3. مفاهیم هیجانی، آموختنیاند نه جهانی
مفاهیم مثل «غم» یا «اضطراب» فقط در مغز ما وجود دارند و بسته به فرهنگ، زبان، و تجربه، شکل میگیرند. برت میگوید ما با یادگیری این مفاهیم در کودکی، یاد میگیریم چطور احساس کنیم؛ به عبارتی، ما احساسات را با زبان و فرهنگ میسازیم.
4. هیجان یک تجربه فیزیکی است، نه فقط ذهنی
هیجانات فقط در ذهن اتفاق نمیافتند؛ بدن نیز درگیر آنهاست. مغز از دادههای فیزیولوژیک بدن مثل ضربان قلب، تنفس یا گرسنگی استفاده میکند و با تفسیر آنها به کمک مفاهیم یادگرفتهشده، احساسی مثل ترس یا عشق را خلق میکند.
5. بدننگری (interoception) و نقش آن در احساسات
کتاب به اهمیت درک داخلی بدن اشاره میکند: بدننگری یعنی مغز چگونه اطلاعاتی از درون بدن (مثل تپش قلب یا تنش عضلات) را دریافت و تفسیر میکند. این فرآیند نقش مهمی در شکلگیری هیجانات دارد و تفاوت افراد در آن میتواند منجر به تفاوتهای احساسی شود.
6. هیجانات تحت تأثیر زبان، هویت و فرهنگ هستند
زبان ابزار کلیدی در شکلدهی به هیجانهاست. کودکانی که مفاهیم هیجانی بیشتری میآموزند، احساسات خود را دقیقتر درک و بیان میکنند. فرهنگ نیز تعیین میکند چه احساسی در چه موقعیتی مناسب است؛ مثلاً «غرور» در برخی فرهنگها مثبت است، در برخی منفی.
7. هیجانها، قابل آموزش و بازسازیاند
از آنجا که هیجانها ساخته میشوند، میتوان آنها را تغییر داد. با آگاهی از احساسات، بازآفرینی مفاهیم احساسی، و اصلاح پیشبینیهای مغز، میتوان واکنشهای هیجانی را بهتر مدیریت کرد. این بینش برای سلامت روان و روابط بسیار ارزشمند است.
8. بازنگری در علم روانشناسی و حقوق بر اساس این نظریه
برت تأکید میکند که دیدگاه جدید به هیجانات میتواند تأثیر عمیقی بر رواندرمانی، آموزش، حقوق کیفری، و حتی طراحی هوش مصنوعی بگذارد. اگر هیجانات ذاتی و قابل تشخیص نیستند، نمیتوان تنها با دیدن چهره کسی بگوییم که او خشمگین یا ترسیده است.