بررسی یک کتابی که زندگی‌ات را تغییر داد

نخستین برخورد با کتاب و انگیزه‌ی خواندن آن
آشنایی با این کتاب کاملاً تصادفی بود؛ در یک روز خسته‌کننده، روی قفسه‌ی کتابخانه‌ام چشمم به آن افتاد.
عنوانش کنجکاوی‌ام را برانگیخت و تصمیم گرفتم فقط چند صفحه بخوانم.
همان چند صفحه‌ی اول مرا گرفت و فهمیدم قرار است چیزی فراتر از یک کتاب بخوانم.

۲. محتوای کتاب و پیام‌های کلیدی آن
نویسنده با زبانی ساده ولی عمیق، مفاهیمی مثل مسئولیت‌پذیری، معنا، و رشد فردی را توضیح داده بود.
هر فصل مانند آینه‌ای بود که بخش‌هایی از وجودم را به من نشان می‌داد.
پیامی که بیش از همه در ذهنم ماند: «زندگی نه آن‌طور که هست، بلکه آن‌طور که معنا می‌دهی‌اش، شکل می‌گیرد.»

۳. تأثیرات کوتاه‌مدت پس از مطالعه
بلافاصله بعد از تمام کردن کتاب، انگیزه‌ای تازه برای تغییر پیدا کردم.
شروع به نوشتن اهدافم کردم و سعی کردم عاداتی را که مرا عقب نگه می‌داشتند، شناسایی کنم.
احساس می‌کردم حالا ابزارهایی در دست دارم که قبلاً نداشتم.

۴. دگرگونی بلندمدت در سبک زندگی و نگاه به دنیا
کتاب باعث شد دیدگاهم نسبت به مشکلات، شکست‌ها و حتی روابط انسانی عمیق‌تر شود.
سال‌ها بعد، هنوز هم گاه‌به‌گاه به سراغ یادداشت‌هایم از آن کتاب برمی‌گردم.
می‌توانم بگویم این کتاب نه فقط یک تأثیرگذار، بلکه همراه همیشگی من شده است
دوستان برا من کتاب تخت خوابت را مرتب کن از بهترین کتابایی بود که میتونستم بخونم برای شما چی پیش اومده تا حالا این حس رو نسبت به کتابی داشته باشید ؟
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد